داستان افسانه جادوگر مرلین

 داستان افسانه جادوگر مرلین

Neil Miller

فهرست مطالب

شما احتمالاً در مورد افسانه های قرون وسطی شنیده اید. جادوگر مرلین یکی از آنهاست. در واقع، افسانه های زیادی درباره زندگی و تاریخ مرلین وجود دارد. به گفته یکی از آنها، این شخصیت افسانه ای از سنت سلتیک سرچشمه می گیرد و اگر واقعا وجود داشت، در قرن ششم در ولز زندگی می کرد. وقتی به دنیا آمد او را امریس می نامیدند. پس از شناخته شدن، او را مرلین نامیدند که نسخه لاتینی شده کلمه گالی «Myrddin» است.

طبق افسانه ها، شعبده باز از پیوند یک زن، دختر یک پادشاه، با یک انکوبوس به دنیا آمد. ، یعنی یک روح شیطانی. مردم مشکوک بودند که کودک "شیطان" (مرلین) تهدیدی برای نفوذ خوب عیسی مسیح بر روی زمین است. با این حال، مرلین زمانی که هنوز کودک بود غسل تعمید داده شد و دیگر به عنوان یک فرد بد دیده نمی شود، اگرچه او قدرت های پدرش را به ارث برده است.

در برخی از افسانه ها، مرلین سازنده استون هنج به حساب می آید، اگرچه اصلی ترین او وظیفه این است که از طریق جادوهای خود اجازه دهیم که پادشاه اوتر پندراگون، پادشاه بزرگ بریتانیای کبیر، آرتور را به دنیا آورد، که رهبر افسانه ای بریتانیا، پادشاه آرتور شد. اوتر عاشق لیدی ایگرین شده بود که با دوک گورلویس ازدواج کرده بود. این یکی که از شور و اشتیاق پادشاه آگاه بود، همسرش را در قلعه تینتاگل حبس کرد. مرلین مسئول تغییر ظاهر اوتر بود که بسیار شبیه گورلویس شد.

اوتر سپسموفق شد وارد قلعه شود و با لیدی ایگرین همخوابه شود. آنها رابطه جنسی داشتند و آرتور را تولید کردند. اوتر به مرلین قول داد که در ازای تغییر شکل، ثمره رابطه آنها را تحویل خواهد داد.

دوک گورلویس در نبرد مرد و اوتر موفق شد با ایگرین ازدواج کند. هنگامی که آرتورو به دنیا آمد، به قول خود عمل کرد و سپس فرزندی را که توسط سر هکتور در کنار کی بزرگ شد، به دنیا آورد.

وقتی اوتر به دلیل مشکلات ارثی درگذشت، مرلین او را به سمت شمشیری که آرتور از سنگ برداشته بود، برد. . سپس انگلستان یک پادشاه جدید داشت که "Order of Squires of the Round Table" را ایجاد کرد، سازمانی متشکل از بهترین جنگجویان در پادشاهی، که دور یک میز دایره ای جمع می شدند.

همچنین ببینید: 8 چیز که فقط زمانی کشف می کنید که یک دوست لزبین داشته باشید

با این حال، مرلین به گفته برخی از محققان، شخصیتی متناقض است، زیرا او شر پدرش را به ارث برده بود. با وجود این، او بر شر غلبه کرد و مهارت های خود را وقف انجام سحر و جادو، پیشگویی و ایجاد دگرگونی کرد. او با طبیعت به خصوص جنگل و حیوانات ارتباط زیادی داشت. مرلین همچنین اسرار زمین، بهشت، زندگی و مرگ را می دانست.

همچنین ببینید: آیا در مورد افسانه SMILE.JPG شنیده اید؟

برخی او را جادوگر و برخی دیگر قدیس می دانند. او همچنین به عنوان رام کننده اژدها شناخته می شد و گاهی اوقات خودش هم می شود. صرف نظر از اینکه آنها چه چیزی را برای مردم نمایندگی می کردند، همه او را به عنوان یکی از خردمندترین مردان می شناختنداز داستان.

پایان داستان

طبق اکثر افسانه ها و افسانه ها، مرلین نمرده است. طبق یکی از افسانه ها، وقتی پیر شد، دیوانه وار عاشق پری زیبای Viviane که به نیمو نیز معروف است، شد. او را "بانوی دریاچه" نامید. پری به یک شرط پذیرفت که با مرلین عاشقانه زندگی کند. او باید همه چیزهایی را که یاد گرفته بود، از جمله اسرار جادویی اش را به او یاد می داد. نیمو بعد از اینکه متوجه شد که او پسر یک شیطان است، شروع به بی اعتمادی و ترس از مرلین کرد. برخی از افسانه ها می گویند که بانوی دریاچه از این دانش استفاده کرد و مرلین را در غاری زندانی کرد.

Neil Miller

نیل میلر نویسنده و محققی پرشور است که زندگی خود را وقف کشف جذاب ترین و مبهم ترین کنجکاوی ها از سراسر جهان کرده است. کنجکاوی سیری ناپذیر و عشق به یادگیری نیل که در شهر نیویورک به دنیا آمد و بزرگ شد، او را به سمت حرفه نویسندگی و تحقیق سوق داد و از آن زمان در همه چیزهای عجیب و شگفت انگیز متخصص شد. با نگاهی دقیق به جزئیات و احترام عمیق به تاریخ، نوشته‌های نیل هم جذاب و هم آموزنده است و عجیب‌ترین و غیرمعمول‌ترین داستان‌ها را از سراسر جهان زنده می‌کند. خواه در کاوش در اسرار دنیای طبیعی، کاوش در اعماق فرهنگ بشری، یا کشف رازهای فراموش شده تمدن های باستانی، نوشته نیل مطمئناً شما را طلسم و تشنه چیزهای بیشتر می کند. نیل با کاملترین سایت کنجکاوی، گنجینه ای بی نظیر از اطلاعات ایجاد کرده است که دریچه ای به دنیای عجیب و غریب و شگفت انگیزی که در آن زندگی می کنیم به خوانندگان ارائه می دهد.